Résumé :
|
داستان ماه کامل می شود از زبان دختری نقل می شود به نام بهاره، که با برادرش بهادر از خانواده جدا شده و در تهران زندگی می کنند. بهاره در شرکتی مشغول به کار است و دوستانی دارد. بهاره که دختری آرام و توداری است که در برقراری ارتباط با دیگران با مشکل رو برو است ، از همین رو به اصرار دوستان و برادرش به سفر ترکیه می رود تا آنجا با پسری به نام بهنام اشنا شود. این سفر در او تحولاتی ایجاد کرده و دیدش را به زندگی و لذتهای آن تغییر می دهد. همانطور که در بخشی از کتاب می گوید: «لذت بردن از زندگی هنر بود و من توی این یکی بد جوری خنگ بودم».
L'histoire de la pleine lune est racontée par une fille nommée Bahare, qui est séparée de sa famille et vit à Téhéran avec son frère Bahadur. Bahare travaille dans une entreprise et a des amis. Bahare est une fille calme et réservée qui a du mal à communiquer avec les autres, donc, sur l'insistance de ses amis et de son frère, elle part en voyage en Turquie pour rencontrer un garçon nommé Behnam. Ce voyage a créé des changements en elle et change sa vision de la vie et de ses plaisirs.
|